پرنیاپرنیا، تا این لحظه: 7 سال و 6 ماه و 3 روز سن داره

پرنیان

نوروز ۹۷

  اولین نوروزی بود که سه نفری کنار هم بودیم. سال گذشته که بابا پیش عمو محمد بیمارستان بود نوروز ۹۷ سال تحویل قم بودیم ... خونه مامانی... باباجون رفته بود حرم... بعد از سال تحویل دیدن مامانجون رفتیم و فردا صبح با خاله احترام اینا به سمت یزد راه افتادیم. تا نصف راه خوب بود و آروم بودی ولی بعدش مدام میخواستی پیاده بشی... هوا خیلی گرم بود... و اذیت شدیم... ولی مدتی رو که یزد بودیم به شما از همه بیشتر خوش گذشت... کلی بازی و ورجه وورجه کردی... اولین مسافرت رو با خاطره خوش به پایان رسوندی... بعد رفتیم رباط.. اونجا هم دائما با بهار و‌ آوا توی حیاط مشغول بازی بودید...  حالا برگردیم اراک برنامه داری...
9 فروردين 1397

17 ماهگی

  ماه بانوي من   ! يك ماه بزرگ تر شدي . فهيم تر ، با درايت تر ... و من چقدر بي تابم ! بي تاب روزهايي كه با تو گذشت . اين روزها آنقــــدر ناب و تكرار ناشدني ست كه دل برايشان پَر ميزند . آنقدر پاك و خالص هستي ، انقـــــدر پاك كه پرستش تو از واجبات من است . انقدر غرق در دنياي كودكانه ات ، كه مجال بي تابي براي بزرگ شدنت نيست . اين روزها كه تو هستي ، ميشود به وضوح خدا را ديد . بوي بهشت را حس كرد . بيا با هم قراري بگذاريم فرزندم ... تو هميشه اينگونه بمان ، همين قدر " پاك " . خجسته باد امروز و هر روزت ، غنچه تَر و تازه ي من . وزن این ماهت 8600 ...
5 فروردين 1397
1
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به پرنیان می باشد